999 نکته مفید پیرامون نقش تبلیغات در جذب مشتری
مقدمه:
شاید شما هم از اون دسته از افرادی باشید که هزینههای زیادی بابت تبلیغات انجام دادید ولی تا حالا بازخورد و جواب مناسبی نداشتید و مشتریهای کمی جذب تبلیغات شما شدن. برای خیلیها بازاریابی و تبلیغات سخته و اگه بخوام ساده بگم، بلد نیستن تبلیغ کنن. یعنی نمیدونن با چه روشی تبلیغ کنن. نمی دونن باید چه جور کمپینی برای تبلیغاتشون اجرا کنن تا نتیجه خوبی بگیرن. خیلی زیاد تلاش میکنن اما خیلی کم نتیجه میگیرن.
خوب حالا دلیل چیه؟ چرا این اتفاق میفته؟ چرا نتیجه دلخواه رو کسب نمیکنیم؟
بیایید تعدادی از دلایلی رو که ممکنه باعث این اتفاق یعنی کمتر دیده شدن تبلیغ بشه با هم بررسی کنیم.
با این مقاله که در مورد نقش تبلیغات در جذب مشتری است همراه باشید. حتما نکات تازه ای براتون داره.
1- زیاد شدن رسانههای تبلیغاتی
اگه مقاله “20 گزینه برای تبلیغات روی میز است” رو خونده باشید میبینید اونقدر تعداد رسانههای تبلیغاتی زیاد شده که همه مردم همه اونها رو نمیتونن ببین. راه حل اینه که باید رسانهای رو برای تبلیغات انتخاب کرد که طیف بیشتری از بازار هدف رو در بر بگیره.
2- تعداد دفعات تبلیغ محصول
مصرف کننده به این راحتی به هر تبلیغی اعتماد نمیکنه. طی تحقیقاتی علمی، مصرف کننده باید حداقل 3 تا 5 مرتبه یه تبلیغ رو ببینه تا اون رو باور کنه.
3- فیلتر تبلیغات توسط مصرفکنندهها
مصرف کننده هر تبلیغی رو که دوست داشته باشه میبینه. اگه کسی تبلیغی رو نخواد ببینه فیلترش میکنه. به همین راحتی.
اگه تولیدکنندههای محتوا، در فرایند تولید محتواشون به علاقهی مشتریها توجه بیشتری کنن، مطمئناً مشتریهای بیشتری رو جذب خواهند کرد.
تبلیغ یا فروش؟ مسئله این است.
آیا صرفاً تبلیغ کافیه؟ آیا اگه توی همه رسانهها فقط تبلیغ کنیم به نتیجه دلخواه میرسیم؟ یا باید کاری کنیم که تبلیغ تبدیل به فروش بشه؟ اصلاً، چطور توی فضای دیجیتال تبلیغ کنیم که نتیجه اون افزایش فروش بشه؟
باید بدونید که افزایش فروش با تبلیغات، هم سخته هم راحت. یه چیزی تو مایههای مسألههای ریاضی. اگه فرمولش رو بلد باشی کار تمومه.
طبق آمار فقط کمتر از 10 درصد کسب و کارهای دنیا نرخ تبدیل تبلیغاتشون بیشتر از 10 درصده، و 90 درصد باقی مونده، نرخ تبدیل بین 2 تا 4 درصد دارن. این اصلاً رقم خوبی نیست. اگه میخواهید جزء 10 درصد بالای جدول لیگ برتر تبلیغات باشید به نکتههایی که در ادامه میگم دقت و عمل کنید.
نکته اول ) کلمههای کلیدی انتخاب کن که ردخور نداشته باشه.
اگه مشتریها از طریق جناب مستدام حضرت گوگل به سایت شما هدایت بشن به دلیل اینه که کلمات کلیدی انتخابی شما خوب بوده. انتخاب کلمه کلیدی یکی از گامهای اساسیه که شما میتونید بردارید تا به شما کمک کنه تبلیغات شما برای مخاطبهای هدف درستی نشون داده بشه.
انتخاب کلمه کلیدیِ درست و مرتبط با کسب و کار شما برای تبلیغات شما خیلی مهمه.
تو خود مخاطبی:
میخوام اون فرمول ریاضی رو بهتون بگم.
اگه میخواهید بفهمید که چطور کلمه کلیدی مناسب رو انتخاب کنید، باید خودتون رو جای مخاطب بزارید. اگه شما دنبال همون محصول یا خدماتی بودید که خودتون ارائه میدید، دنبال کدوم کلمه کلیدی میگشتید؟ زدی به هدف. بهترین کلمه کلیدی همینه.
فرض کنید شما فروشنده پیراهن پارچهای مردانه با برند خاصی هستید. اگه کلمه کلیدی انتخابیتون “پیراهن” باشه، قطعا به نتیجه دلخواه نمیرسید چون همه افرادی که پیراهن تولید میکنن با هر نوعی و هر برندی میتونن این کلمه رو انتخاب کنن. شما باید دقیقاً نوع برند و نوع پیراهن خودتون رو توی کلمه کلیدیتون بگنجونید.
یعنی کلمه کلیدی مناسب شما مثلاً میتونه این باشه. ” خرید پیراهن مردانه ممدقلی “.
نکته:
به جزئیات دقت کنید. کلی گویی نکنید. مترادف کلمات کلیدیتون رو توی تبلیغات قرار بدید. اگه محصولتون کدی داره حتماً قرار بدید. جمع کلمات رو قرار بدید. معادل انگلیسی کلمات رو قرار بدید. تا میتونید به جزئیات اهمیت بدید و ازشون استفاده کنید.
مثال: شما موبایل سامسونگ قرمز رنگ A80 میفروشید. کلمات کلیدی مناسب میتونه اینها باشه.
” خرید موبایل سامسونگ قرمز A80″
“خرید موبایلهای سامسونگ قرمز A80 ”
“mobile samsung A80 red”
“خرید موبایل سامسونگ قرمز A80 ارزان”
“خرید موبایل سامسونگ قرمز A80 ارزان در شهر ….”
و ….
میتونید داخل این عبارتها کلمه “فروش” رو جایگزین کلمه “خرید” کنید و به عبارتهای بالا اضافه کنید.
“خرید موبایل سامسونگ قرمز A80 ارزان”
“فروش موبایل سامسونگ قرمز A80 ارزان”
مطمئن بشید که همه جزئیات رو پوشش دادید.
نکته دوم) لندینگ پیج سایتت رو دریاب.
یه کلام ختم کلام. اگه سایتت لندینگ پیج (صفحه فرود) نداشته باشه فاتحه سایتت خونده است.
اینکه لندینگ پیج چیه و چکار میکنه در ادامه بهتون میگم. ولی قبلش میخوام اهمیت موضوع رو مشخص کنم.
بعضی از صاحبان وبسایتها برای جذب مشتری، صفحه اصلی سایتشون رو به عنوان صفحه ورود بازدید کننده انتخاب میکنن و این اشتباه محضه. و این یعنی مرگ وبسایت.
شما باید صفحهای غیر از صفحه اصلی سایت به عنوان “صفحه فرود” یا “لندینگ پیج” داشته باشید تا مخاطب شما از این صفحه وارد وبسایت شما بشه. کار صفحه فرود چیه؟ ادامه مطلب رو بخونید.
صفحه فرود یا لندینگ پیج (Landing Page) چیه؟ چه نکاتی رو باید در طراحی اون رعایت کرد.
به اولین صفحهای که مخاطب از اون صفحه وارد وب سایت ما میشه صفحه فرود میگن و خیلی مهمه که صفحه فرود طوری طراحی بشه که مخاطب رو داخل سایت نگه داره. خیلی مهمه!!!!!!!!!!
صفحه فرود رو چطور طراحی کنیم که مخاطب مجبور شه داخل سایت ما بمونه؟
احتماًلاً شنیدید که میگن اولین برخورد خیلی مهمه و معمولاً سی ثانیه اول هر برخودی تو ذهن طرف مقابل میمونه. لندینگ پیج هم حکم همون سی ثانیه اول برخورد حضوری رو داره. اگه کسی از لندینگ پیج شما خوشش بیاد احتماًل اینکه صفحات دیگه سایت رو ببینه زیاده والّا با یه خداحافظی سریع ما رو اینجا خوشحال که نمیکنه هیچ، حرص هم میده.
چاره کار چیه؟
بیشتر بازدیدکنندههای سایت شما از طریق موتورهای جستجو مثل گوگل و یاهو و … وارد سایتتون میشن.
یه اصل نانوشته ولی واقعی وجود داره که شما فقط 7 ثانیه فرصت دارید تا تأثیر دلخواهتون رو روی اونها بزارید. سوال اینجاست که چطور این تأثیر رو ایجاد کنیم. تنها جوابی که وجود داره اینه: طراحی خوب صفحه فرود.
– خوب طراحی صفحه فرود باید چطور باشه؟
– طراحی صفحه فرود باید جوری باشه که بازدید کننده رو ترغیب کنه که از بازدیدکننده به مشتری یا مشترک سایت تبدیل بشه.
وقتشه کمی جزئی تر مواردی رو که باعث تقویت صفحه فرود سایت شما میشه بررسی کنیم.
1- صفحه فرود باید ریسپانسیو (واکنشگرا) باشه.
طراحی ریسپانسیو یا واکنشگرا این قابلیت رو به وبسایت شما میده که کاربر با هر نوع دستگاهی وبسایت شما رو، به صورت یه فرم بهینه شده ببینه. یعنی یه صفحه وب واکنشگرا، اندازه خودش رو با صفحه نمایش لپ تاپ، تبلت، موبایل و کامپیوتر خونگی تطبیق میده و هیچ کدوم از قسمتهای صفحه ریسپانسیو خارج از دید بازدیدکننده نخواهد بود. البته این به عهده طراح وبسایت شماست و شما نیاز نیست کاری کنید. فقط نرمافزارهایی استفاده کنید که این قابلیت رو به وبسایت شما میده .
از اونجایی که هر شخصی ممکنه با هر نوع دستگاهی و از مکانهای متفاوت وارد وبسایت شما بشه اینکار باعث میشه که هر بازدید کننده با باز کردن وب سایت شما با اون ارتباط برقرار کنه و تجربه کاربری مناسبی داشته باشه.
2- برای طراحی صفحه فرود از نرمافزارهای خاص این کار استفاده کنید.
گزینههای زیادی برای اینکار وجود داره. با یه جستجوی کوچولو توی اینترنت میتونید نرمافزارها و افزونه هایی رو که برای این کار طراحی شدن پیدا کنید.
5 نرمافزار پیشنهادی ما برای طراحی صفحه فرود
1) HubSpot
2) Instapage
3) Unbounce
4) Mailchimp
5) Leadpages
3- تیتر صفحه فرود خیلی مهمه.
میدونید کار تیتر صفحه فرود چیه؟
تیتر صفحه فرود همون نقشی رو داره که صفحه فرود برای کل سایت بازی میکنه.
یعنی تیتر صفحه فرود باید طوری نوشته شه که بازدیدکننده سایت رو مجاب کنه تا آخر صفحه فرود رو بخونه. میتونید با کمی تحقیق در این مورد و دیدن نمونههای موفق ازشون الگو برداری کنید.
باید به صورت ماهرانهای این کار رو انجام بدید. باید با واژگان تأثیرگذار و ارائه ارزشهایی که سایت شما به بازدیدکننده میده تمام تلاشتون رو به کار ببرید که کاربر رو به خوندن ادامه مطلب دعوت کنید. اینکار به کمی تمرین نیاز داره.
مهمترین نکاتی که در نوشتن تیتر صفحه فرود وجود داره اینه که :
- ساده و قابل فهم برای همه باشه.
- خلاقانه باشه.
- راه حلی برای رفع مشکل بازدیدکننده ارائه بده. (مهمترین نکته)
4- شما بین یه صفحه فرود قشنگ و جذاب و یه صفحه ورود قشنگتر و جذابتر کدوم رو انتخاب میکنید؟
فهمیدیم که تیتر صفحه فرود مهمه! اما زیبایی صفحه فرود هم از اهمیت کمی برخوردار نیست. وقتی بازدیدکننده وارد صفحه فرود سایت شما میشه قطعاً اگه با طراحی جذاب و قشنگی مواجه نشه سایت شما رو ترک میکنه.
صفحه فرود خودتون رو با در نظر گرفتن نکات زیر جذاب و زیبا طراحی کنید:
- سعی کنید رنگ و فونتی که انتخاب میکنید حتیالمقدور با برند شما سازگار باشه.
- طراحی مینیمال رو هرگز فراموش نکنید. هرچی طراحی سادهتر باشه گیراتر و جذاب تره. سعی کنید فقط موارد مفید رو توی صفحه فرود سایتتون بگنجونید و از قرار دادن موارد اضافه خودداری کنید.
- تصاویر با کیفیت و فیلمهای زیبا انتخاب کنید.
- طراحی (call to action) CTA واضح و هیجان انگیز داشته باشید.
- صفحه فرود خودتون رو با در نظر گرفتن نکات زیر کاربردی و به صورت راهنما طراحی کنید:
1) مطالب مرتبط با نیازها و چالشهای مخاطبها با هدف تون در صفحه فرود قرار بدید.
2) طراحی CTA طوری باشه که ارزش مورد نظر رو به مخاطب نشون بده.
3) اطلاعاتی به بازدیدکنندهها ارائه کنید که دلیلی برای تبدیل شدن به مشتری شما داشته باشن.
4) بازدیدکنندهها رو از روش تبدیل به مشتری باخبر کنید.
5) از دسترسی آسون بازدیدکنندهها به اطلاعات مورد نظر اطمینان حاصل کنید.
نکات تکمیلی در مورد طراحی صفحه فرود
1) در طول طراحی، خودتون رو جای مخاطب بزارید.
2) عناوین قانع کننده و مفید بنویسید.
3) تصاویر منحصر به فرد و جذاب انتخاب کنید.
4) طراحی رو به صورت واکنشگرا (ریسپانسیو) انجام بدید.
5) صفحه فرود رو همگام با برند تجاری خودتون طراحی کنید.
6) CTAها رو به صورت بهینه طراحی کنید.
فراخوان عمل یا CTA چیه؟
فراخوان عمل یا Call To Action، در واقع دعوت از افراده برای انجام یه کاری. این مقوله یکی از ضروریات دیجیتال مارکتینگه. در این مقاله با مثالهای عملی اون آشنا میشید.
فراخوان عمل یکی از عناصر کلیدی جذب مخاطب هدفمنده و باید در همهی فنون بازاریابی مثل: ایمیل، به روز رسانی رسانههای اجتماعی، مطالب مطبوعات، تبلیغات بازرگانی و غیره استفاده بشه. هر وقت میخواهید مطمئن بشید که تیم تجاری شما در جهت درست قدم برمیداره این سوال رو از خودتون بپرسید :
تابحال چندبار شده که حین خوندن مطلبی برای چیز دیگه، در سایت یا پلتفرم دیگهای ثبت نام کنید؟ تابحال شده فرم خاصی رو پر کرده باشید یا فایل اضافهای رو دانلود کرده باشید؟ آیا میدونید action button چیه؟ و یا چطور یه کال تو اکشن بنویسیم.
هر کدوم از این اعمال نتیجه استفاده بجا و درست از یه فراخوان عملِ موثره. بکارگیری استراتژی فراخوان عمل صحیح برای هدایت مشتریها در مسیر خرید یکی از مؤثرترین راهها برای رشد شماست. فراخوان عمل میتونه نوعی از یه داستان، صفحه وبسایت و یا بخشی از یه محتوایی باشه که مخاطبها رو تشویق میکنه که کاری رو انجام بدن. در دیجیتال مارکتینگ، فراخوان عمل به شما کمک میکنه که یه بازدید کننده و خواننده رو به یه مشتری برای خودتون تبدیل کنید. فراخوان عمل میتونه معانی مختلفی بر مبنای اهداف محتوای شما داشته باشه.
حالا که با مفهوم کلی فراخوان عمل آشنا شدید، باید بدونید که دکمه فراخوان عمل چیه. دکمه فراخوان عمل دکمهای است که شما از اون بر روی صفحه اصلی و صفحه فرود وبسایتتون استفاده میکنید تا مردم با کلیک بر روی اونها شما رو به هدفی که برای نرخ تبدیل مخاطب به مشتری تعیین کردید برسونند. به زبون ساده دکمه فراخوان عمل همون دکمهایه که باید بازدیدکنندههای شما بر روی اون کلیک کنن تا عملی که شما از اونها خواستید انجام بشه. خب حالا بیایید با هم چند مدل از فراخوان عملهای رایج رو ببینیم و با هم یاد بگیریم که چطور یه فراخوان عمل بنویسیم.
راهنمای گام به گام فراخوان عمل یا CTA
-
ثبت نام
در این مدل فراخوان عمل، مخاطبها به ثبت نام رایگان محدود، کلاس آنلاین و یا حتی محصول نرمافزاری دعوت میشن. همهی این موارد به نوع استفاده از فراخوان عمل و ظاهر اون بستگی داره.
-
اشتراک
این نوع از فراخوان عمل مخاطبهای شما رو به خرید دعوت نمیکنه. بلکه به اونها پیشنهاد میده که آپدیتهای معینی رو درباره کمپانی دریافت کنن. معمولاً از این مدل فراخوان عملها در بلاگها استفاده میشه.
-
خدمات رایگان
میشه گفت که تقریباً تمامی کمپانیها و برندهای امروزی بخش خدمات رایگان برای مدت محدود رو دارن. در این شیوه هدف اینه که مخاطبها با استفاده از یه پیش نمایش از محصولِ شما بتونن تصمیم بهتری در زمینه خریدن یا نخریدن محصول شما بگیرن.
-
خدمات استفاده از محصول
در این شیوهی فراخوان عمل، شما میتونید رفتارهای مختلفی از شرکتتون در قبال مخاطبها انجام بدید، از خدمات رایگان گرفته تا ایجاد تجربههای واقعیت مجازی.
-
بیشتر بدونید
بعضی اوقات شما فقط میخواهید که اطلاعات بیشتری درباره محصولات و خدمات خودتون ارائه بدید تا مخاطبها بیشتر به خرید محصول شما مجاب بشن.
-
به ما بپیوندید
اگه شما در یه جامعه آنلاین فعالیت میکنید و محصولات و خدمات شما طوری تعبیه شده که مشتریها میتونن از طریق اونها با هم تعامل داشته باشن، پس امکان داره بخواهید که از این فراخوان عمل در وبسایت خودتون بهره بگیرید. فراخوان عملهایی که در بالا دیدید، تنها فراخوان عملهای استفاده شده در دنیا نیستند، قطعاً مارکترهایی در دنیا وجود دارن که با کمی چاشنی خلاقیت، فراخوان عملهای منحصر به فرد و موثری انجام دادن. فقط مطمئن بشید که فراخوان عملی که انتخاب کردید هدف مشخصی در راستای اهداف محتوایی شما داشته باشه.
یک مثال ملموس:
نمونه CTA در اینستاگرام
یه نگاه کوچولو به صفحه اصلی اینستاگرام بندازید. همونطور که میدونید اینستاگرام رو میشه تقریباً یه اپلیکیشن مخصوص موبایل در نظر گرفت، بنابراین در پایین صفحه، 2 تا فراخوان عمل با رنگ و اندازه مشابه میبینید که یکی بازدیدکننده رو به دانلود این برنامه از طریق اپاستور برای گوشیهای اپل و اون یکی به گوگلپلی برای گوشیهای اندروید هدایت میکنه. چرا این دو هم اندازه و هم رنگ هستن؟ چون هیچ تفاوتی برای اینستاگرام نداره که کاربرِ کدوم یکی از این دو سیستم عامل برنامهی اونها رو دانلود کنه، در واقع هیچ تفاوتی نداره دانلود روی کدوم پلتفورم و برند انجام بشه. فراخوان عملهای دیگه این صفحه هم همونطور که میبینید مربوط به لاگین و ثبت نام در اینستاگرام هستن.
5- اطلاعات تماس خودتون رو اضافه کنید.
امکان داره بازدیدکنندهها در جستجوی اطلاعات تماس، مستقیماً به سایت شما بیان یا بعد از اینکه مدتی رو توی سایت چرخیدن برای دریافت کمک و پشتیبانی دنبال اطلاعات تماس شما بگردن.
برای جلوگیری از اتلاف وقت و ایجاد ناامیدی موقع تلاش برای پیدا کردن اطلاعات تماس ، این جزئیات رو در صفحه فرود خودتون قرار بدید. این کار باعث میشه روند تماس با شما تا حد امکان ساده و در دسترس نگه داشته بشه.
6- میتونید گفتگوی آنلاین رو توی صفحه فرود قرار بدید.
در صورت امکان ، گزینه چت زنده رو در صفحه فرود خودتون وارد کنید. به این ترتیب بازدیدکنندهها میتونن از لحظه باز کردن صفحه شما کمکهای فوری مورد نیاز خودشون رو دریافت کنن.
7- از تست A / B استفاده کنید تا مشخص بشه که کدوم یکی از این طرحها بهتر کار میکنه.
وقتی که اولین صفحه فرود خودتون رو طراحی کردید، دیگه روی اون صفحه فرود معطل نشید. این یه روند تکراریه. شما باید طرحهای خودتون رو در بین مخاطبهای مورد نظرتون تست کنید تا مشخص کنید که کدوم رنگها، دکمههای CTA ، عناوین ، تصاویر و محتوای نوشتاری برای اونها جالبتره و بیشترین تعداد تبدیل رو به دنبال داره.
میتونید طرحهای خودتون رو به صورت A / B تست کرده و نتایج رو مرور کنید. بعد از اینكه مشخص شد كه كدوم طراحی برای مخاطب مورد نظر شما بهتر عمل میکنه و تبدیلها رو افزایش میده ، اون طرح رو انتخاب کنید و باز هم این موضوع رو در نظر بگیرید که روند رشد یه روند دائمیه و همیشه میتونید طرحهای جدید رو امتحان کنید.
نکته سوم) از گیمیفیکیشن در تبلیغات خود استفاده کنید
تا بحال براتون پیش اومده که ساعتها سرگرم بازی کامپیوتری شده باشید و اصلا متوجه گذر زمان نشید؟ معمولاً اونهایی که پلیاستیشن باز حرفهای هستن این حالت رو زیاد تجربه کردن که چندین ساعت پای بازی بودن و اصلا احساس خستگی نکردن. چرا این اتفاق می افته؟ چرا از بازی حتی ساعتهای طولانی خسته نمیشیم ولی مثلاً درس خوندن کسل کننده است؟ یا کار کردن برای خیلیها خوش آیند نیست. محققان معتقدن موقع بازی به دلیل افزایش ترشح هورمون دوپامین ،احساس لذت و رضایت از به دست آوردن پاداش به میزان زیادی افزایش پیدا میکنه و این احساسات به شما انگیزه تکرار یه عمل یا رفتار رو میده، از طرف دیگه پایین بودن میزان دوپامین باعث کاهش انگیزه و شور و اشتیاق فرد میشه.
حالا چطور در دنیای امروز، یه بازاریاب با استفاده از مفهوم بازیسازی محصولات خودش رو تبلیغ میکنه، مشتریها رو به سمت خرید بیشتر هدایت میکنه و با استفاده از سرگرمی حتی رفتار کاربر رو تغییر میده. ادامه مطلب رو بخونید تا با دنیای شگفت انگیز بازی و بازیسازی (گیمیفیکیش) در بازاریابی و تبلیغات آشنا بشید.
گیمیفیکیشن (Gamification) چیه؟
کلمه گیمیفیکیشن به فارسی به صورتهای مختلفی ترجمه شده. بازیوارسازی، بازیگونگی، بازیکاری، بازیپردازی و بازیسازی، کلمات مختلفی هستن که برای معنای این واژه مورد استفاده قرار میگیرن.
به نظر میرسه با توجه به تعریف این کلمه، واژه بازیوارسازی معادل مناسبتریه که به طور خلاصه یعنی استفاده از المانهای بازی برای پیشبرد اهدافمون در فضایی که به طور پیش فرض ربطی به بازی نداره.
گیمیفیکیشن با اضافه کردن بازی و سرگرمی به کارها باعث میشه کارهایی رو که برای ما سخته و یا علاقه چندانی به انجامش نداریم رو با میل و رغبت انجام بدیم.
یه مثال بزنم تا قضیه براتون جا بیفته.
دیدید بعضی از فروشندگان محصولات مثلاً توی تبلیغاتشون میگن که اگر با تعدادی از بستهبندیهای محصول ما کاردستی درست کنید و باهاش عکس سلفی بگیرید بر اساس قرعه کشی بهتون جایزه میدیم. این همون گیمیفیکیشنه.
کاربردهای گیمیفیکیشن
حالا که با مفهوم گیمیفیکیشن آشنا شدید، اگه دقت کنید متوجه میشید که این مفهوم در بخشهای مختلف زندگی ما وارد شده و در شرایط مختلف مثل محیط کار، محیطهای آموزشی، کسب و کار، فرآیندهای استخدام و حتی سیاست هم شاهد ورود بازیسازی هستیم.
گیمیفیکیشن در بازاریابی
در طراحی گیمیفیکیشن اصولی وجود داره که باید اونها رو بشناسیم و در کارمون از اونها استفاده میکنیم تا باعث تعامل بیشتر مشتریها و کاربران با سایت یا کسب و کار یا اپلیکیشن ما بشه. از طریق بازیسازی احساسات مثبتی در مشتریها ایجاد میشه و انگیزه اونها برای خرید و یا هر عملی که از اونها انتظار داریم افزایش پیدا میکنه. استفاده از بازیها باعث میشه که افراد، وب سایت یا اپلیکیشن شما رو سریع ترک نکنن و وقت بیشتری بزارن و حتی احساسات مثبت خودشون رو با دوستانشون هم به اشتراک بزارن و از این طرق مشتریهای بیشتری روانه وب سایت شما بشن.
روشهای زیادی برای استفاده از گیمیفیکیشن در کسب و کار وجود داره که بعضی از این روشها رو بررسی میکنیم.
-
استفاده از سیستم امتیاز دهی
حتماً تا حالا توی بازیهای موبایلی دیدید که برای افزایش امتیاز و خرید امکانات بیشتر برای بازی و یا حتی رفتن به مرحله بعد مثلاً باید ویدیو تبلیغاتی یه شرکت رو ببینید و یا مثلاً کارت بازی بخرید. بازاریابها در این مرحله از همون دلبستگی روانی به نتیجه بازی استفاده میکنن و کاربری که علاقهمند به رفتن به مرحله بعدی بازی هست رو وادار میکنن تا با کمال میل در ازای خدمات بیشتر هزینه پرداخت کنه.
-
استفاده از گردونه شانس
گردونههای شانس، همون استفاده از عنصر شانس و تنوع در بازی هستن که به مخاطب اجازه میدن شانس خودشون رو بارها امتحان کنن و در همون لحظه هم نتیجه برنده شدن خودشون رو ببینن، بیشتر فروشگاههای اینترنتی از این گزینه در کمپینها استفاده میکنن و بازدهی خوبی هم دارن.
-
به اشتراک گذاشتن بازی یا خدمات
در بیشتر کسب و کارها از به اشتراک گذاری برای افزایش تعامل مشتریها استفاده میشه. مشتریها با به اشتراک گذاشتن خدمات شما و یا حتی بازیهایی که در وب سایت یا اپلیکیشن خودتون ارائه دادید دوستان خودشون رو هم به بازی دعوت میکنن و یا برای به اشتراک گذاری خدمات شما امتیاز دریافت کنن، مثلاً در اپلیکیشن اسنپ شاهد هستیم که با دعوت دوستان برای استفاده از خدمات اسنپ میتونید کد رایگان سفر دریافت کنید.
-
سیستمهای همکاری در فروش یا همون marketing affiliate
یک مثال گیمیفیکیشن دیگه در بازاریابی سیستمهای همکاری در فروش یا همون marketing affiliate هستن که در اونها مشتریها با کلیک بر روی لینک محصول یا خدماتی که شما در وب سایت یا شبکههای اجتماعی خودتون به اشتراک گذاشتید و خرید اون محصولات، باعث میشن که پورسانتی به شما تعلق بگیره. در حال حاضر دیجی کالا از این سیستم استفاده میکنه.
-
گیمیفیکیشن در آموزش
برای یاد گرفتن طرز کار یه دستگاه چکار میکنید؟ برای یاد گرفتن نحوه کار منوهای یه نرمافزار چطور؟ آیا به بروشور اون دستگاه مراجعه میکنید و یا ازhelp نرمافزار کمک میگیرید؟ میبینید که در طول روز چقدر در معرض آموزشهای مختلف قرار میگیریم و چقدر نیازمند یادگیری و دریافت اطلاعات جدید هستیم.
این روزها چالش اصلی سیستمهای آموزشی هموار کردن مسیر آموزشه. طوری که کاربر در سادهترین شکل و سریعترین زمان اطلاعات مورد نیاز خودش رو یاد بگیره و آموزش ببینیه و همینطور در این مسیر آموزش علاقه خودش رو برای یادگیری حفظ کرده و بخواد تجربه خودش رو با دیگران به اشتراک بزاره.
در زمینه آموزش هم گیمیفیکیشن خیلی کاربردیه. امروزه اپلیکیشنهای آموزشی زیادی تولید میشه که هر چه فرآیند آموزش و یادگیری رو به سادهترین شکل طراحی کرده باشن شانس بیشتری برای بقا دارن. در طراحی گیمیفیکیشن برای آموزش توجه به علوم روانشناختی و رفتارشناسی انسان خیلی مهمه. چون ذهن انسانی پیچیدگیهای زیادی داره و هر آنچه برای آموزش این ذهن پیچیده طراحی میشه باید جوابگوی چالشهای این مسیر باشه.
خیلی از اپلیکیشنها یا نرمافزارهای آموزش زبان از طراحی گیمیفیکیشن برای ارائه آموزشهای خودشون استفاده میکنن. مثلاً نرمافزارهای زبان امکان ضبط صدا و مقایسه تلفظ کاربر با تلفظ درست رو فراهم میکنن که فرآیند آموزش رو جذابتر میکنه.
-
گیمیفیکیشن در اینستاگرام
گیمیفیکیشن در اینستاگرام یه راه برای بدست آوردن توجه فوری مشتریها است. از کاربردهای رایج گیمیفیکیشن در شبکههای اجتماعی مخصوصا اینستاگرام میشه به کمپینهایی اشاره کرد که مشتری رو به فعالیت بیشتر و تولید محتوای عکسی با هدف دریافت لایک بالا تشویق میکنه. کاربران از شبکههای اجتماعی برای ارتباط با دوستان خودشون استفاده میکنن و از این راه میشه تعامل بین کاربرها رو افزایش داد.
اینستاگرام بستری برای خلق فوری محتواست. اغلب کاربرها عکسهای خودشون رو بدون ادیت و در لحظه به اشتراک میزارن و کسب و کارها هم از این ویژگی برای کمپینهای بازاریابی استفاده میکنن. احتماًلا بارها در صفحه اینستاگرام بسیاری از کسب و کارهای اینترنتی و حتی اینفلوئنسر مارکتینگها شاهد برگزاری مسابقات و کمپینهای مختلف بودید که از کاربر میخوان صفحه رو فالو کرده و دوستان خودشون رو در زیر پست خاصی تگ کنن و یا تصاویر خودشون رو با تم خاصی به اشتراک بزارن.
به عنوان یه مثال از استفاده از گیمیفیکیشن در اینستاگرام میشه به کمپین بلند پروازی علی بابا اشاره کرد که از کاربران خواسته شده عکسهای خودشون رو با بال به اشتراک گذاشته و صفحات معرفی شده رو فالو و تگ کنن و در قرعه کشی شرکت کنن.
تفاوت گیمیفیکیشن و آموزشهای مبتنی بر بازی
در گیمیفیکیشن شما با دادن جوایز و امتیازاتی به کاربران اونها رو ترغیب میکنید که از محتوای شما استفاده بیشتری کنن و یا اون رو به اشتراک بزارن، اما در آموزش مبتنی بر بازی با استفاده از یه بازی مهارت خاصی رو یاد میگیرید. در GBL(آموزش مبتنی بر بازی) هدف و خروجی نهایی یه بازیه که با هدف خاصی طراحی، پیاده سازی و اجرا شده. گیمیفکیشن در حقیقت به دنبال افزایش اینگیجمنت (اینگیجمنت: میزان درگیر شدن فالوورها با محتوای تولیدی در صفحه) است. فرض کلی اینه که اگه انگیجمنت بیشتر بشه اتفاقات مثبتی رخ میده، کاربر با دقت بیشتری فرآیند رو دنبال میکنه و احساس بهتری خواهد داشت. برای همین هم در اکثر المانهای گیمیفیکیشنی شما ردپایی از نیاز انسان به جمع آوری امتیاز و مدال، کامل کردن و موفق شدن میبینید.
تبلیغات خودتون رو با تستهایA/B امتحان کنید
همهی ما میدونیم که بودجه نقش مهمی رو در تبلیغات ما ایفا میکنه. به همین علت همیشه باید به دنبال راهی باشیم تا بتونیم میزان بهرهوری بودجه رو افزایش بدیم و تستهای A/B میتونن به شما کمک کنن تا هزینههای اضافی رو از بین برده و نرخ تبدیل رو بهبود ببخشید. تستهای A/Bکه به عنوان تستهای جداگانه هم شناخته میشن به حالتی اطلاق میشن که شما 2 لندینگ پیج متفاوت از نظر طراحی و محتوا رو که هدف مشابهی دارن رو بوجود می آورید با این هدف که ببینید که کدوم یکی از اونها از نظر نرخ تبدیل عملکرد بهتری دارن.
نکتهای که باید برای تستهای جداگانه در نظر داشته باشید اینه که درسته که در بالا گفتیم طراحی و محتوای متفاوت، اما به یاد داشته باشید که شما نمیتونید 2 صفحه کاملاً متفاوت از هم ایجاد کنید چون در این صورت شما نمیتونید متوجه بشید که کدوم ویژگی باعث افزایش نرخ تبدیل شما میشه، به همین علت در هر زمان سعی کنید 1 یا حداکثر 2 المان رو تغییر بدید تا تحلیل بهتری از نحوه عملکرد لندینگ پیج بدست بیاورید.
تستهایA/B میتونن به شما کمک کنن تا هزینههای اضافی رو از بین برده و نرخ تبدیل رو بهبود ببخشید.
تا به اینجا در مورد راههای بهینه سازی تبلیغات در بازار امروزی که بسیار رقابتی و سختتر از گذشته شده صحبت کردیم. اما یکی دیگه از راههای درآمدزایی که بسیار هم رایجه درآمدزایی از طریق جذب تبلیغات و قرار دادن تبلیغات کمپانیهای دیگه و بیزینسها در وب سایت شماست.
اما درست مثل منتشر کردن تبلیغات، گرفتن تبلیغات هم اصولی داره که رعایت کردن اونها توجه خیلی از تبلیغ کنندهها رو به سمت شما جلب خواهد کرد:
جذب تبلیغات برای تبلیغ کنندهها
برای جذب تبلیغات چه کارهایی باید انجام بدیم؟
رتبه صفحات خودتون رو بالا ببرید
در حالی که میلیونها سایت در دنیای اینترنت وجود داره، گوگل نیاز داره که اونهایی رو که نسبت به بقیه اهمیت بیشتری دارن معرفی کنه و مشخصه که همه دوست دارن در سایتهایی که رتبه بسیار خوبی دارن تبلیغ کنن. کیفیت بک لینکهای شما، کیفیت محتوای شما، سن سایت شما و تعداد بازدیدکنندههای شما فاکتورهای مهمی هستن. شما میتونید رتبه دقیق وبسایت خودتون در دنیای اینترنت رو با استفاده از ابزارهای مختلفی مثل وب سایت ماز یا الکسا ببینید.
رزومه وبسایتتون رو جلوی چشم بزارید.
وقتی یه صفحه پر از مدرک که سایت شما ارزش سرمایه گذاری رو داره جلوی چشم باشه تبلیغ دهندهها راحتتر تبلیغشون رو به شما می سپارن. یه رزومه خوب از وبسایت خودتون درست کنید تا وقتی که به تبلیغ دهندهها دسترسی پیدا میکنید ( یا اونها به شما دسترسی پیدا میکنن ) بتونید از اون استفاده کنید.
امروزه اکثر تبلیغ دهندهها به دنبال دادهها و آمار و ارقام هستن و اگه نتونید اطلاعات مورد نظر اونها رو در اختیارشون قرار بدید، به احتماًل خیلی زیاد اونها از خیر همکاری با شما خواهند گذشت. به طور معمول شما باید آمار و ارقام مربوط به رتبه سایت در ماز، رتبه سایت در گوگل، تعداد بازدیدکنندههای سایت در ماه گذشته، تعداد بازدیدهای منحصر به فرد روزانه، میانگین زمان حضور در سایت، نرخ پرش و تعداد دنبال کنندههایتان در شبکههای مختلف اجتماعی رو آماده ارائه کردن داشته باشید. همینطور اگه وبسایت شما دارای مزیتهای خاصی نسبت به بقیه وبسایتهای رقیبه اون مزیتها رو هم در این بخش بگنجونید.
از اکانتهای شبکههای اجتماعی تون غافل نشید.
تبلیغ دهندهها نه تنها دادههای وبسایت شما رو بررسی میکنن، بلکه همونطور که گفته شد اکانتهای شبکههای اجتماعی شما رو هم زیر نظر میگیرن.
تبلیغ دهندهها پیجهای شبکه ی اجتماعی شما رو هم بررسی میکنن.
چقدر فالوور توی این پلتفرمها دارید؟ اونها به چه صورت با صفحه شما تعامل برقرار میکنن؟ آیا تبلیغی که این تبلیغ دهندهها به شما میدن میتونه موضوعی برای بحث در شبکههای اجتماعی باشه؟
نکته چهارم) از برنامههای افیلیت مارکتینگ تا میتونید سود ببرید.
خیلی از تبلیغ کنندههای بزرگ فقط در برنامههای افیلیت مارکتینگ فعالیت میکنن، پس برای این که بتونید اونها رو جذب کنید، باید در شبکههای وابسته فعال باشید. اگه تبلیغ کنندهها متوجه بشن که تبلیغات افیلیت اونها در سایت شما باعث گرفتن ترافیک قابل توجهی میشه، کسی چه می دونه، شاید به صورت مستقیم با شما تماس گرفتن.
همکاری در فروش یا افیلیت مارکتینگ (Marketing Affiliate) چیه؟ و 9 راه کسب درآمد از اون
سیستم همکاری در فروش یا افیلیت مارکتینگ Affiliate Marketing نوعی از بازاریابی مشارکتی و یکی از بهترین روشهای کسب درآمد در بستر اینترنته. با ادامه مقاله همراه باشید تا با این سیستم کسب درآمد آسون، بیشتر آشنا بشید.
سالهای قبلتر اگه حرف از بازاریابی پورسانتی به میون میومد اولین فکری که به ذهنتون میرسید رفتن از این مغازه به اون مغازه و ساعتها حرف زدن از مزیتهای محصول بود تا بلکه کسی محصول رو بخره و شما پورسانت دریافت کنید. چیزی که انرژی و وقت خیلی زیادی رو میطلبید. اما این روزها با پیشرفت تکنولوژی، مفهوم بازاریابی پورسانتی تغییر زیادی کرده و تبدیل به آسونترین و کم هزینهترین بازاریابی شده. شاید بارها اسم سیستم همکاری در فروش یا Affiliate Marketing رو شنیده باشید اما از اون گذر کرده باشید. افیلیت مارکتینگ دقیقاً مفهوم بازاریابی پورسانتی نوینه. در ادامه میتونید آموزش Affiliate Marketing یا سیستم همکاری در فروش رو از صفر تا صد یاد بگیرید و با کم هزینهترین و راحتترین نوع بازاریابی و همینطور نمونههای ایرانی و جهانی این نوع کار آشنا بشید.
افیلیت مارکتینگ به زبون ساده
بزارید برای سادهتر شدن مطلب از همین ابتدا براتون روشن کنم که افیلیت مارکتینگ نوعی از فروش پورسانتیه اما در قالب آنلاین و بر اساس تکنولوژیهای جدید.
سیستم همکاری در فروش اولین بار توسط کمپانی آمازون به کار گرفته شد و بعد از اون تبدیل به یکی از محبوبترین روشهای کسب درآمد آنلاین و استراتژی دیجیتال مارکتینگ در سرتاسر دنیا شد.
سیستم همکاری در فروش یا افیلیت مارکتینگ (بازاریابی پورسانتی) در واقع یه تاکتیک بازاریابی بر اساس عملکرده که در اون صاحب یه بیزینس (معمولاً آنلاین) به وب سایتها یا افراد دیگه (ناشر افیلیت) میسپارد که پیشنهاد خرید محصولاتش رو در وب سایت خودش قرار بدن و به ازای هر مشتری که از طریق لینک ناشر افیلیت وارد وب سایت بشه و اقدام به خرید کنه کمیسیونی توسط صاحب بیزینس به ناشر افیلیت تعلق میگیره. این اقدام رو اصلاً با تبلیغات معمولی اشتباه نگیرید چونکه که برای تبلیغات معمولی باید هزینه پرداخت کرد در صورتی که افیلیت مارکتینگ هزینهای نداره و فقط بر اساس مشتری آورده شده هزینه پرداخت میشه. سیستم افیلیت میتونه در تمامی زمینهها از همکاری در فروش لباس گرفته تا همکاری در فروش محصولات آموزشی مورد استفاده قرار بگیره و هیچ محدودیتی از لحاظ نوع کالا نداره.
مثلاً فرض کنید صاحب یه وب سایت فروش ساعتهای هوشمند (صاحب محصول) هستید و میخواهید از سیستم همکاری در فروش ساعت استفاده کنید. تبلیغتون رو بدون هزینه توسط روش افیلیت مارکتینگ در وب سایت مشابه مثلاً فروش موبایل (افیلیت یا ناشر) قرار میدید تا فروش ساعتهای هوشمندتون رو افزایش بدید. به ازای هر مشتری که از اون وب سایت موبایل فروشی وارد وب سایت شما شد و اقدام به خرید کرد درصدی از مبلغ خرید رو به وب سایت فروش موبایل میدید.
افیلیت مارکتینگ 4 طرف داره:
-
افیلیتها Affiliates (ناشران تبلیغ)
افیلیت یا ناشر میتونه یه کمپانی و یا حتی یه فرد مستقل باشه. معمولاً افیلیتها بلاگرها یا تولید کنندههای محتوایی هستن که در زمینه مشابه محصول مورد نظر محتوا تولید میکنن و صاحبان محصول به وسیله اونها محصولشون رو تبلیغ میکنن. کمیسیونی که به افیلیتها تعلق میگیره امکان داره به ازای فروش محصول، عضویت کاربر در خبرنامه و یا حتی افزایش ترافیک وب سایت باشه.
-
صاحبان محصول Merchants (صاحب بیزینس تبلیغ شونده)
صاحبان محصول یا Merchantها در واقع همون تبلیغ شوندهها هستن که معمولاً صاحب محصول یا خدمات خاصی هستن و همونطور که در بالا گفتیم به ازای هر خرید موفق و یا هر هدف دیگهای به افلیتها پورسانت پرداخت میکنن.
-
شبکههاNetworks (شبکههایی که افیلیتها رو مدیریت میکنن)
شبکهها یا Networks مثل یه واسطه بین صاحبان محصول و ناشران عمل میکنن و با انتخاب بهترین و مناسبترین ناشر احتماًل موفقیت تبلیغ رو بالا میبرن. چرا که به بازار تبلیغ و کمپانیهای موجود تسلط و شناخت بیشتری دارن و برای صاحب محصول بهترین گزینه رو انتخاب میکنن. در واقع میشه گفت این شبکهها همون سرویسهای ارائه بدنه تبلیغات آنلاین هستن.
-
مشتریها Customers (کاربران و مصرف کنندههای نهایی محصول)
مشتریها یا مصرف کنندهها، کاربرهایی هستن که از طریق لینک ناشر وارد وب سایت صاحب محصول شده و کمیسیونها رو رقم میزنن. آمار کاربرها توسط سایت ناشر یا افیلیت ثبت میشه و مشخص میشه چه تعداد مشتری از لینک ناشر وارد وب سایت اصلی شده و خرید کرده.
انواع برنامههای همکاری در فروش
- پرداخت به ازای کلیک (PPC): توی این مدل ناشر به ازای تمام کلیکهایی که از طرف اون ایجاد شده بدون در نظر گرفتن اینکه به خرید منجر شده یا نه هزینه دریافت میکنه ( البته این مدل خیلی کمیابه، مگر اینکه صاحب محصول در مرحله معرفی محصول باشه و هدفش افزایش ترافیک باشه.)
- پرداخت به ازای جذب لید (PPL): توی این مدل ناشر به ازای هر مشتری بالقوه که ایجاد کرده هزینه دریافت میکنه. (مثل ثبت نام و عضویت در وب سایت)
- پرداخت به ازای فروش (PPS): این مدل هم به این صورته که ناشر به ازای هر فروشی که برای صاحب محصول انجام میشه هزینه دریافت میکنه ( این مدل معمولترین روش افیلیت مارکتینگه و برای هر کسب و کاری مناسبه.)
همکاری در فروش شبکههای اجتماعی
تا به اینجای مطلب شاید سوال پیش بیاد که آیا افیلیت مارکتینگ فقط مخصوص وب سایته؟ باید بگم که خیر. همکاری در فروش کالا در هر پلتفرم آنلاینی و برای هر کسی امکان پذیره. فقط کافیه یه وب سایت، کانال تلگرام یا صفحه اینستاگرام داشته باشید و نیازی هم به تعداد زیادی مخاطب نیست اگه حتی یه نفر هم به خرید ترغیب بشه شما کمیسیونتون رو دریافت میکنید. به عنوان مثال برای همکاری در فروش تلگرام، لینک فروشگاه (صاحب محصول) مورد نظر رو در کانال تلگرامی خودتون قرار بدید و به ازای خرید هر مشتری پورسانت بگیرید. کار در منزل به همین راحتی!
Amazon نمونه ی جهانی بهترین سیستم همکاری در فروش
Amazon Associates یکی از بهترین سیستمهای همکاری در فروش جهانیه . همونطور که گفتیم در سطح جهانی شرکت آمازون اولین و معتبرترین شرکتی بود که سیستم افیلیت رو پایهگذاری کرد. هنوز هم بعد از گذشت سالها همکاری در فروش آمازون یکی از بهترین سیستمهای افیلیته.
روش کار به این صورته که شما در این سیستم ثبت نام میکنید و یه لینک افیلیت خاص به شما تعلق میگیره. این لینک رو در وب سایت یا شبکه اجتماعیتون قرار میدید و هر فردی که روی اون کلیک کنه یه کوکی به Browser اونها اضافه میشه که از اون طریق میشه محل ورود مشتری رو مشخص کرد و فهمید از کدوم سورس وارد شده است.
نمونه ایرانی: سیستم همکاری در فروش دیجی کالا
در سالهای اخیر Affiliate marketing در ایران هم محبوبیت زیادی پیدا کرده و تعداد زیادی از فروشگاههای اینترنتی از این سیستم استفاده میکنن. یکی از محبوبترین سیستمهای افیلیت ایران سیستم همکاری در فروش دیجی کالاست که در سال 96 راه اندازی شد و از فعالان حوزه دیجیتال مارکتینگ و تولید کنندههای محتوا که دارای صفحات پر مخاطب بودند دعوت به همکاری کرد به طوری که تا به امروز در حدود 44 هزار نفر در این سیستم عضو شدن و حدود 110 هزار خرید از این طریق ثبت شده.
درصد کمیسیون دیجی کالا برای سیستم همکاری در فروش از 2 تا 10 درصد متغیره و به ازای فروش بیشتر، پلکانی افزایش پیدا میکنه که در سه سطح تعیین میشه. در حالت عادی کمیسیون2درصده، اگه تعداد سفارش از طرف لینک شما در ماه بیشتر از 700 تا در ماه باشه کمیسیون تبدیل به 5 درصد و اگه بیشتر از 1700 تا در ماه باشه تبدیل به 10 درصد میشه. در صورتی که در عرض 14 روز خرید توسط مشتری کنسل نشه کمیسیون به شما تعلق میگیره.
مزیتهای سیستم همکاری در فروش
- صاحبان محصول در سطح وسیعتری میتونن محصولات و خدمات خودشون رو بفروشن.
- صاحبان محصول بدون صرف وقت برای پیدا کردن مشتری به مارکت بزرگتری دست پیدا میکنن.
- برنامههایی که آمارهای خرید رو در وب سایت ناشر افیلیت مشخص میکنن یه منبع قابل اعتماد و حاضر برای بررسی تقاضای مشتری هستن.
- برنامههای افیلیت مارکتینگ برای تولید کنندههای محتوا و وب سایتها یه منبع درآمد آسون در کنار منابع درآمدی دیگه هستن و یه پلتفرم کم هزینه برای تبلیغات صاحبان محصول به شمار میان.
- سیستم همکاری در فروش نیازمند سرمایه گذاری نیست.
- ناشر افیلیت تنها با گذاشتن یه لینک بدون هیچ زحمتی کسب درآمد میکنه.
معایب سیستم همکاری در فروش
- صاحبان محصول امکان داره ابتدا با درصد کمیسیونهای بالا شما رو ترقیب به همکاری کنن اما بعد از همکاری میزان کمیسیون رو کاهش بِدن. باید مراقب بود و با فروشگاههای معتبر و شناخته شده همکاری کرد.
- امکان داره هکرها لینکهای افیلیت شما رو بدزدن و کمیسیون شما رو برای خودشون بردارن که یه نوع سرقت اینترنتیه. (البته کمتر اتفاق میفته)
9 راه کسب درآمد از سیستم همکاری در فروش
1- یک وب سایت بسازید
قبل از ساختن وبسایت باید حوزه مورد علاقهتون رو تعیین کرده باشید تا بیگدار به آب نزنید. وقتی موضوع مورد علاقهتون رو پیدا کردید شروع به ساخت وب سایت کنید. سعی کنید از پلتفرمهای رایگان ساخت وب سایت مثل ابزارهای WordPressیا Joomla یا IM creator استفاده کنید تا در صورت پشیمانی احتماًلی، زیاد هزینه نکرده باشید.
طبیعتاً قسمت وبلاگ وب سایت برای افیلیت مارکتینگ مهمترین قسمت سایت به شمار میره. اما قسمتهای دیگه وب سایت هم نیاز به توجه دارن مثل:
- About (درباره ما): کمی این قسمت رو شخصی کنید و درباره خودتون بنویسید تا بازدید کنندهها اطلاعات بیشتری از شما به دست بیارن و به شما اعتماد کنن.
- Contact (تماس با ما): این قسمت باید شامل تمام اطلاعات دسترسی به شما مثل یه شماره تماس یا آدرس باشه تا صاحبان محصول و تبلیغ کنندهها و یا همکارهای احتماًلی افیلیت برای ارتباط با شما سر در گم نشن.
- Disclaimer (رفع مسئولیت): در این قسمت باید مشتری رو از ریسکهای احتماًلی آگاه کنید و هشداری رو تحت عنوان اینکه مسئول پیگیری خرید نیستید و فقط به عنوان یه واسطه کار میکنید مطرح کنید.
- Privacy Policy (قوانین و مقررات): اگه اطلاعات خاصی از مشتری جمع میکنید حتماً بهش خبر بدید.
- Advertise (تبلیغات): حتماً یه صفحه جداگونه برای قوانین تبلیغاتتون طراحی کنید و قسمتهایی از صفحه رو که میخواهید به لینک افیلیت یا تبلیغ اختصاص بدید مشخص کنید.
خیلی مهمه که قوانین و مقرراتتون رو شفاف مطرح کنید تا از طرف مشتری شکایت و بهونهای وجود نداشته باشه.
2- تولید محتوای با کیفیت، کلید اصلی
بعضی از شبکههای خدمات تبلیغات و افیلیت و یا فروشگاههایی که میخوان محصولشون رو بفروشید قبل از هر گونه همکاری از شما انتظار دارن که از قبل محتوا رو تولید کرده و روی وب سایت قرار داده باشید و بازدیدهای ماهانه و ترافیک وب سایتتون رو شفاف مطرح کرده باشید تا همکاری با شما رو قبول کنن. قبل از اینکه درخواست هرگونه همکاری ببدید از قوانینشون مطمئن بشید و بعد اقدام کنید.
البته این به این معنی نیست که از قبل باید 100 تا محتوا توی وبلاگتون منتشر کرده باشید و بعد به فکر همکاری در فروش بیفتید. اما حداقل و تا حد امکان باید 5 تا پست عالی توی وبلاگتون منتشر کرده باشید تا فروشگاههای معتبر روی وب سایت شما حساب کنن و خواهان همکاری باشن.
فروش هرچه بیشتر، با محتوای با کیفیت و زمان بندی مناسب انتشار اون ارتباط مستقیم داره. سعی کنید محتوای مرتبط با محصول تولید کنید. مثلاً اگه قراره لینک فروش دوربینهای حرفهای رو توی سایت خودتون قرار بدید محتوایی تحت عنوان “مقایسه دوربینهای برندX” و یا “آموزش عکاسی” تولید کنید و کلید واژههای مرتبط رو داخل اون بگنجونید. قطعا خوانندگان محتوای شما بعد از خوندن مطلب ترغیب میشن وارد فروشگاه شده و حتی اگه محصول رو نخرن حداقل یه نگاهی به اون بیندازند.
محتوا رو طی زمانبندی مشخص شده منتشر کنید و فعال باشید. هر چه محتوای بیشتری تولید کنید امکان انتقال خریدار به سایت فروشنده رو افزایش میدید و در صورت خرید پورسانتتون رو دریافت میکنید.
3- خودتون محصول تبلیغ شده رو انتخاب کنید
اگه در یه زمینه خاص کار کنید و موضعتون رو مشخص کرده باشید قطعاً باید محصول تبلیغ شده رو خودتون انتخاب کنید و انتخاب تون باید سازگار با محتواتون باشه تا شانس تون رو در فروش بالا ببرید.
- محصولی رو که بیشتر مورد تقاضاست تبلیغ کنید.
مشکلات و گپهای مخاطبتون رو بررسی کنید و محصولاتی که فکر میکنید مشکلشون رو برطرف میکنه ارائه کنید.
- محصولی رو که خودتون قبلاً استفاده کردید و دوست داشتید تبلیغ کنید.
توی گوگل سرچ کنید و برنامههای افیلیت سایت فروشنده اون محصول رو بررسی کنید و بعد درخواست لینک کنید.
- محصولاتی رو که همکارانتون تبلیغ میکنن پیشنهاد بدید.
در وب سایتها و شبکههای اجتماعی بررسی کنید و ببینید کسانی که محتوای مشابه با شما تولید میکنن بیشتر چه نوع محصولاتی رو پیشنهاد میکنن؟ حتی میتونید با هشتگ#افیلیت خیلی از اونها رو پیدا کنید.
4- لینکهای افیلیت رو در پستهای محبوب قرار بدید
اگه تولید کننده محتوا باشید قطعا میدونید که محبوبیت پستهای مختلف در وب سایتتون مثل هم نیست و بعضی از پستها بیشتر مورد توجه قرار میگیرن. در این مرحله دو حالت پیش میاد:
- محصول پیشنهادی، مرتبط با همون محتوای محبوبه.
- محصول پیشنهادی، به محتوای محبوب ربطی نداره و غیر مرتبطه.
در حالت اول که به راحتی لینک انتقال به سایت فروشنده رو بین محتوا و یا انتهای اون قرار میدید و مشکلی هم وجود نداره. اما در حالت دوم باید سعی کنید توی اون پست محبوب، مخاطب رو به پستهایی که داخلش لینک افیلیت قرار داره ارجاع بدید.
5- لینک افیلیت رو در کمپین ایمیل مارکتینگ خودتون قرار بدید.
اگه مطمئن هستید محصول مورد نظر با ایمیلی که میخواهید به کاربر بفرستید مرتبطه و ایمیل مارکتینگ به شما کمک میکنه، هیچ مشکلی نداره که لینک افیلیت رو در اون قرار بدید. به هرحال اگه تولید محتوا انجام میدید و کاربرانی دارید که در عضویت سایتتون هستن خیلی هم عاقلانه است که همراه محتوای مناسب محصول مکمل اون رو معرفی کنید و اگه اعتماد کافی رو برای مخاطبتون ساخته باشید به احتمال زیاد امکان داره منجر به فروش بشه.
در غیر این صورت اگه محصول بیربط با محتواست اصلاً این کار رو انجام ندید چرا که امکان داره به اتهام تبلیغات بیجا به اسپم هدایت بشید. مطمئناً کاربری که برای خوندن مقالات بیزینسی در سایت شما عضویت انجام داده خوشش نمیاد در ایمیلش تبلیغات لوازم آرایش و اسباب بازی ببینه!
6- با افیلیتهای مختلف همکاری کنید
سیستم همکاری در فروش زمان زیادی میخواد تا به نتیجه برسه و صبر زیادی میطلبه. اما اگه یه سیستم افیلیت نتیجه بخش نبود اصلاً نگران نباشید چرا که تعهدی از لحاظ پایبندی به یه سیستم همکاری در فروش خاص وجود نداره و باید بدونید که این سیستم یه معادله برد برد است پس نه از لحاظ قانونی و نه اخلاقی مانعی برای لغو همکاری با یه فروشگاه وجود نداره و آزادید با افراد و شرکتهای مختلف همکاری کنید. البته فراموش نکنید در تنوع دادن به افیلیتهای مختلف زیاده روی نکنید چرا که با این کار با اعتبار خودتون بازی میکنید.
7- از مدل لینکهای مختلف استفاده کنید
لینکهای افیلیت در قالبها و مدلهای مختلفی از جمله بنر، عکس محصولات، کد تخفیف و یا حتی در قالب یه لینک ساده میتونن ساخته بشن. بسته به نوع محصولی که تبلیغ میکنید این مدل میتونه فرق کنه. مثلاً اگه محصول پیشنهادی از لحاظ بصری جذابه لینک اون رو در قالب عکس قرار بدید و یا اگه تبلیغ دوره آموزشی و تحصیلی انجام میدید قرار دادن بنر، مناسبترین راه به نظر میرسه.
8- پیج منبع بسازید
Resource page یا پیج منبع صفحهایه که تمام محصولات پیشنهادیتون رو در اون قرار میدید تا به صورت یکجا در دسترس باشن. البته داشتن پیج منبع ضروری نیست اما در بلند مدت و زمانی که در افیلیت مارکتینگ پیشرفت کردید میتونه یه نیاز باشه. مثلاً اگه در حوزه پوست و زیبایی محتوا تولید میکنید یه پیج منبع از تمام برندهای لوازم آرایشی و مراقبتی که معرفی کردید میتونه برای دنبالکنندههاتون مثل بهشت باشه.
سعی کنید محصولاتی رو که بیشتر خرید شده در قسمت بالای پیج منبع قرار بدید تا توجه بیشتری رو جلب کنه و یا حتی یه قسمت رو به محصولاتی که خودتون استفاده کردید اختصاص بدید و اون رو با عنوان “پیشنهاد من” از بقیه جدا کنید.
9- از صاحب محصول برای مشتریها تقاضای تخفیف کنید
بعد از اینکه تعدادی محصول رو توسط لینکهاتون فروختید و برای صاحب محصول شناخته شدید و اعتمادش رو جلب کردید از اونها بخواهید اگه امکانش وجود داره برای مشتریهایی که از طرف شما میرن کدهای تخفیف خاص و یا فروشهای ویژهای در نظر بگیرن و با قرار دادن اون روی محصول تعداد افراد بیشتری رو به سایت فروشنده منتقل کنید.
نکته پنجم) برندسازی (Branding)
برندینگ (Branding) یا همون برندسازی یکی از مهمترین اصول هر کسبوکاره که استراتژیها و اصول خاص خودش رو داره، دونستن این اصول برای هر بیزینسی لازمه.
هر کس به فراخور حال خودش و به تناسب نیاز خودش تعریف برند و برندسازی رو عوض کرده. به زبون ساده، برند شما در واقع اعتبار شما پیشِ مشتریه. برند به مشتریهای شما میگه که چه انتظاری از محصولات و خدمات شما داشته باشن. برند شما، در واقع شخصیت فعلی شماست. توی این مقاله درباره اصول اولیهی برندسازی بیشتر میخونید. در بازار رقابتی امروز، استراتژی برند قوی و مؤثر، مزیت بزرگیه. اما برندسازی واقعاً چه معنایی داره و چطور روی کسبوکار شما اثر میزاره؟ چطور برندسازی کنیم؟ مقدمات برند سازی چیه؟ برای برند سازی چه کار باید بکنیم؟ قوانین برندسازی چیه؟
برندینگ یا برندسازی چیه؟
برندسازی یا برندینگ فرآیندیه که در اون شما نام برند خودتون رو برای مخاطبها معنا میکنید. برندسازی یعنی تلاش برای رسیدن به معروفیت و محبوبیت. این موارد هم میتونه برای یه کسب و کار باشه و هم برای یه شخص. بطوریکه شهرت و اعتبار برای شخص و کسب و کار مهمه. فرآیند برندسازی به روشهای مختلفی انجام میشه اما هدف نهایی اون تنها آگاهی مردم نسبت به نام و برند شماست.
استراتژی برندسازی یعنی چی؟
استراتژی برندسازی طرحیه که اهداف خاص و بلندمدتی رو در برمیگیره و میتونه با تکامل و بهبود یه برند موفق، حاصل بشه. یه استراتژی مشخص و قابل اجرا بر روی تمام جوانب یه کسب و کار تاثیر میزاره و به طور مستقیم با نیازهای مشتری، احساسات و محیط رقابتی مرتبطه.
اجازه بدید اول از همه بزرگترین تصور اشتباه در مورد استراتژی برندسازی رو براتون شفافسازی کنیم. برند شما فقط محصول، لوگو، وبسایت و یا اسم شما نیست. در حقیقت برند شما خیلی بیشتر از اینهاست. مفهوم برند شاید کمی غیر ملموس باشه ولی به همون اندازه سخته که برندهای قدرتمند و متوسط رو بشه از هم جدا کرد و تشخیص داد.
یه استراتژی خوب برای برندسازی باید شامل بخشهای مختلفی باشه که شما رو به بهترین شکل به سمت هدف نهایی یعنی خلق یه برند موفق راهنمایی کنه. هدف برند و کسب و کار شما باید کاملا مشخص باشه، برند شما باید در تمامی پلتفرمها یکپارچگی خودش رو حفظ کنه، هیجانات و احساسات مشتری و مصرف کننده رو در نظرگرفته باشه، برند شما برای به روز موندن باید همیشه انعطاف پذیری خودش رو حفظ کنه، فضای کسب و کار شما باید طوری تعریف بشه که کارکنان شما بتونن برندتون رو به خوبی پرزنت کنن و خلاصه زمینه لازم برای وفادار موندن مشتریها به برندتون محیا باشه.
مراحل برندینگ یا برندسازی چیه؟
1- شناسایی جامعه هدف
وقتی شما کسب و کار خودتون رو راه اندازی کردید حتماً به این نکته دقت کردید که همه ایران رو نمیتونید پشتیبانی کنید و محصول یا خدمات شما به وسعت همه ایران نیست. حتی اگر دیجیکالا یا دیوار یا ایران خودرو و سایپا هم باشید باز هم بازار هدف محدودی دارید. جامعه هدف خودتون رو بشناسید و برای اونها محصول و یا خدمات تولید و ارائه کنید. خصوصیات جامعه هدفتون رو بشناسید و بدونید از چه قشری، چه نسلی، چه جنسیتی ، چه سنی، و با چه خصوصیاتی هستن. با شناخت مشتریهاتون بهتر میتونید باهاشون ارتباط فکری برقرار کنید و به تبع اون، بهتر میتونید بفهمید که مشتریهاتون از شما چه نوع محصول یا خدماتی میخوان. با این کار محصولی رو تولید میکنید که اصطلاحاً روی دستتون نمیمونه.
2- هدف شما از برندسازی چیه؟
چرا شما کسب و کارتون رو راه اندازی کردید؟ آیا غیر از اینه که مشکلی از مشکلات مردم رو حل کنید و از این طریق به درآمد برسید. به مشتریهاتون بگید که این هدف چی بوده. مشکل مردم چیه که شما میخواهید حلش کنید و چطور میخواهید این کار رو انجام بدید. هر هدفی که از کار دارید رک و پوست کنده به مردم بگید. لوگوی شما، شعار شما و همه رفتارهای شما باید در جهت هدفی باشه که در سر دارید.
3- نقطه تمایز برند شما با دیگران چیه؟
فکر میکنید شما و خدمات شما و یا محصول شما ارزش منحصر به فردی دارید که دیگرانی که کار مشابه شما رو انجام میدن ندارن؟ خوب این ارزش رو به مردم نشون بدید. به مردم بگید که چه نقطه تمایزی بین شما و همکاران و رقیبان شما هست که باعث برتری شما میشه. مثلاً بستهبندی، قیمت، نوع ارسال محصول، نوع پرداخت هزینه محصول و خدمات و هزار و یک دلیل که میتونه باعث بشه شما نسبت به دیگران بهتر به نظر برسید. این باعث میشه که مردم شما رو انتخاب کنن.
4- اعتماد مردم رو نسبت به خودتون جلب کنید.
این یه واقعیته که مردم از کسی خرید میکنن که بهش اعتماد داشته باشن. این مورد در کسب و کارهای اینترنتی بیشتر خودش رو نشون میده. اما در کسب و کارهای فیزیکی هم صدق میکنه. دو کسب و کار مشابه رو کنار هم فرض کنید. مثلاً دو رستوران. دقیقاً در کنار هم. دقیقاً با دکور و قیمتهای مشابه. شما به غذای یکی اعتماد داشته باشید و به دیگری نه. از کدام رستوران غذا تهیه میکنید. اصل اعتماد برای ایجاد برند غوغا میکنه. این اصل رو هرگز فراموش نکنید.
5- حالا وقت عرضه برند شماست.
اینجا بحث استراتژی برند مطرح میشه که در ابتدای بخش برندینگ به اون اشاره کردم. شما برای عرضه برند خود باید استراتژی خاصی داشته باشید. هر چیزی که میتونه مشتری رو به یاد شما بندازه میتونه وسیلهای برای تبلیغ شما باشه و تبلیغات یکی از اساسیترین پایههای برند سازیه. وبسایت، بستهبندی محصولات، ایمیل، همکاران، کارمندان، منابع تبلیغاتی مثل فضای مجازی، تلویزیون، روزنامه، بنر، و …. همگی میتونن به برندسازی شما کمک کنن.
یه برند خوب میتونه کسب و کار شما را از یک بازیکن کوچک در صنعت به یک رقیب بزرگ و موفق برای سایر کسب و کارها تبدیل کنه. اعتماد مشتریها رو به کسب و کار شما زیاد کنه و فروش محصولات شما را افزایش بده.
حرف آخر:
برای تبلیغات موثر و فروش موفق باید نکات فراوانی را دانست و به آنها عمل کرد. هر روز باید مطالعه و دانش افزایی کرد.
توی این مقاله به پنج نکته اساسی در مورد نقش تبلیغات و جزئیات اونها اشاره شد. البته که اینها همه اون چه که باید بدونید نیست ولی دونستن همین نکات میتونه خیلی کارگشا باشه و کمک زیادی به رونق کسب و کار شما کنه.
از صمیم قلب امیدوارم که روز به روز کسب و کار مردم خوب ایران زمین رونق بگیره و هیچ کس از نبود مشتری ضربه نخوره و مشتریها از در و دیوار محل کسب و کار شما بالا برن!
در گوگل ما را با نام بیزی تاپ جستجو کنید.
بیزی تاپ | ثبت آگهی رایگان در سراسر ایران – ثبت رایگان مشاغل برای تبلیغ و معرفی
ارادتمند شما
همه بچههای تیم بیزی تاپ