میخوام با این مقاله یکی از بزرگترین مشکلات تو رو حل کنم. میخوام راهکارهای فروش بیشتر رو بهت بگم.
::راهکارهای فروش بیشتر::
وقتت رو الکی تلف نکن. اگر برند سازی کردی. مشتریهای زیادی داری. از فروشت راضی هستی و درآمد دلخواهت رو هم داری و اصلاً بابت گرونی بنزین، بالا و پایین شدن دلار، سبز و قرمز شدن بورس و … نگرانی نداری، این مقاله به درد تو نمی خوره.
اما…
اگر توی مغازَت داری پشه می‌پرونی، هی داری به این فکر می‌کنی که چرا چند تا مشتری که قبلاً داشتم دیگه سری به ما نمی‌زنن و حالی از ما نمی‌پرسن.
اگر یه سایت فروشگاهی طراحی کردی و تعدادی محصول برای فروش داری ولی دریغ از یک مشتری.
اگر پیج اینستاگرامیت رو راه اندازی کردی و هر روز هم داری چک می‌کنی که لااقل یه نفر یه لایک خشک و خالی نثار آخرین پستت بکنه تا اینکه مردم ببینن و از محصولاتت یه خرید کوچولو بکنن.
اگر یه فروشگاه جدید راه اندازی کردی و کلی اجناس مختلف هم داخل فروشگاه ریختی و توی رویاهات کلی مشتری توی صف بودن ولی توی واقعیت حتی یک نفر هم از در فروشگاه داخل نمیاد.
دوستانه بهت توصیه میکنم حتماً این مقاله رو که در مورد راهکارهای فروش بیشتر هست تا آخرش بخون.
میخوام مشکلت رو حل کنم.
میخوام مشکلت رو حل کنم اما برای اینکه بفهمیم چطور باید مشکل حل بشه باید اولاً مشکل رو بشناسیم و ثانیاً بفهمیم دلیل به وجود اومدن مشکل چیه.
بعضی از فروشندگان (فرقی هم نمی‌کنه فروشنده کالا باشن یا فروشنده خدمات) نقطه مشترکشون اینه که مردم اونها رو نمیشناسن. می‌پرسی یعنی چی؟ بهت میگم.
ببین دوست عزیز، اصلاً مهم نیست چقدر محصول تو خوب و عالیه! مهم اینه که اگر مشتریها تو رو نشناسن و مایل به خرید از تو نباشن هیچ فروشی نخواهی داشت و هیچ پولی هم نمی‌تونی دریافت کنی.
ازت خواهش میکنم جمله بالا رو یکبار دیگه با دقت بخون. با دقت!
دو تا نکته اساسی داره این جمله:
یکی اینکه باید مشتریها تو رو بشناسن.
دوم اینکه باید تمایل خرید از تو رو داشته باشن.
فکر کنم فهمیدی مشکل کجاست. تو تا حالا فکر می‌کردی اگر دکوراسیون مغازت خوشگل باشه و کارکنات لباس یونیفرم بپوشن همه چی حلّه. اما الان میدونی که اساساً کسی نمی‌دونه تو اصلاً وجود خارجی داری یا نه و کجا مغازه داری و چه محصول یا خدماتی داری ارائه میدی چه رسد به اینکه بخواد در مورد دکوراسیون مغازت نظر بِده. نکته مهم اینجاست : باید مردم تو رو بشناسن تا از تو خرید کنن.
اما چه طوری؟
اینکه چطور باید کسب و کارمون رو به مردم بشناسونیم کار سختی نیست. اما اجرا کردنش یه کوچولو استمرار میخواد تا به نتیجه برسی. یادت باشه، ” استمــــــــــــــــــــــــــــرار “.
من الان کارهایی رو که باید انجام بدی تا مرحله اول مشکلت حل بشه اینجا لیست میکنم و هر کدوم رو مفصلاً توضیح میدم.
و این رو هم بدون، کسی که باید این اقدامات رو انجام بده تو هستی! فقط خودت. هیچ کس دیگه‌ای نمی‌تونه کمکت کنه غیر از خودت.
پس قبل از اینکه بگم چکار کنی باید به خودت یه قول بدی و اون اینه که خودت رو ملزم کنی که این کارها رو انجام بدی و اونقدر ممارست و پشتکار داشته باشی که بهش برسی.
هیچ کاری راحت نیست. اگر کسی بهت بگه من یک رازی رو می‌دونم که یک شبه تو رو میلیاردر میکنه و مشتری از در و دیوار مغازت بالا میره، بدان و آگاه باش که اون شخص دروغگویی بیش نیست!
هیچ رازی وجود نداره. فقط باید بعضی از اصول رو بدونی و بعضی از اقدامات رو انجام بدی. ولی اگر این کارها رو انجام بدی و اون استمراری که گفتم رو داشته باشی، اون موقع است که معجزه این کارها رو می‌بینی.
بسیار خوب! برسیم به لیست و توضیح کارهایی که باید انجامشون بدی تا به اون نقطه دلخواهت در جذب مشتری و کسب درآمد برسی.
1- از فامیلهای خودت شروع کن
یکی از بهترین راهکارهای فروش بیشتر اینه که از اقوامت شروع کنی.
اگر تو هم این نوع طرز فکر رو داری که ای بابا آشناها در مورد من چی فکر می‌کنن، باید این طرز فکر رو عوض کنی. شروع کن به زنگ زدن به اقوام و دوستان و همه اونهایی که تو رو میشناسن.
اگر از خدمات و محصولاتی که ارائه میدی مطمئن هستی این کار رو انجام بده. نترس. هیچ کس هیچ قضاوتی در مورد تو نمی‌کنه. اصلاً گیریم قضاوت کنن. آیا مهمه؟ توی این مرحله تو فقط باید به جذب مشتری فکر کنی و اینکه کسب و کار خودت رو به دیگران بشناسونی.
فکر نکن همه میدونن تو چه کاری داری انجام میدی. این یه واقعیته که خیلی از آشناها، از کمّ و کیف کار ما مطلع نیستن. معمولاً فقط کلیات کار ما رو میدونن. باید جزئیات کار رو بهشون توضیح بدی. اگر نمی‌تونی تماس بگیری لااقل بهشون پیامک بده. هم احوالشون رو بپرس، هم در مورد کارِت حتی اگه شده به طور غیرمستقیم توضیح بده. قرار نیست همه‌شون همون روز اول بیان و مشتری تو بشن. ولی باور کن این کار تأثیر خیلی زیادی در افزایش مشتری تو میزاره. دلیلش هم اینه که اقوام و آشنایان تو، قطعاً افرادی رو میشناسن که تو اونها رو نمیشناسی و ارتباطی باهاشون نداری. ممکنه اون افراد دنبال محصول تو باشن و اقوام تو میتونن پل ارتباطی بین تو و کسانی باشن که تو رو نمیشناسن.
یه مثال میزنم تا قضیه بهتر جابیفته: شغل خودت رو در نظر بگیر. چه کاری میتونی غیر از نشستن و منتظر مشتری موندن میتونی انجام بدی؟
پیشنهاد میکنم از این ترفند استفاده کنی. گوشیت رو بردار و به همه کسانی که می‌شناسی یه پیام با این مضمون بده :
“آقای / خانم …… سلام. من میخوام یه جشنواره فروش، فلان روز، با این شرایط …. داشته باشم. میخوام نظرت رو درباره زمان و نحوه برگزاریش به من بگی.”
البته من جمله رو مختصر نوشتم. میتونی با سلیقه و نظر خودت اصلاحش کنی. با این کار حداقل دوتا نشون زدی.
اولاً : به اون آشنایی که براش پیام فرستادی القا می‌کنی که نظرش برات مهمه. این کار، هم حس خوبی به اون آشنات میده و هم فرکانس مثبتی که ایجاد کردی به زندگی خودت هم برمی‌گرده.
دوماً: تا مدتها ذهنش درگیرِ این مسئله است که نظر خوبی در مورد سوالی که ازش کردی بهت بده و همین باعث میشه به تو و به شغل تو فکر کنه و تا مدتها توی ذهنش می‌مونه و اگر احیاناً کسی به محصول یا خدمات تو احتیاج داشت حتماً تو رو معرفی میکنه. این نوعی از بازاریابی دهان به دهانه.
امیدوارم به اهمیت و همینطور معجزه همین یه کار کوچولو پی برده باشی و به خوبی اجراش کنی.
2- ارتباطت رو با مشتریهای فعلی حفظ کن.
دومین مورد از راهکارهای فروش بیشتر، ارتباط با مشتریه.
شاید این جمله معروف رو شنیده باشی که حفظ مشتریهای فعلی راحت از جذب مشتریهای جدیده.
این جمله کاملاً درسته اما به شَرطها و شُروطِها.
شرطش چیه؟ شرطش اینه که باید ارتباط خوب خودت رو با مشتری حفظ کنی تا بتونی خود مشتری رو هم حفظ کنی.
برای حفظ ارتباط با مشتری هم، نکاتی رو باید دونست. کلید واژه ارتباط با مشتری “اخلاقه” . اگر اخلاق خوبی نداری باید بهت بگم که دو راه بیشتر نداری. یا باید اخلاقت رو درست کنی یا دست از کسب و کار بکشی.
بزارید یه داستان براتون تعریف کنم.
“دو برادر بودندی. این دو برادر با هم کسب و کاری را راه اندازی کردندی. در حالیکه یکی از برادران اخلاق خوبی نداشتندی و فقط دنبال ویترین و دیزاین و تابلوی مغازه بودندی و یه قانون من‌درآوردی برای خودش وضع کرده بودندی که ورود کودکان همراه والدین به مغازه ممنوع است.” ظاهراً این آقای برادر فکر می‌کرد وارد شدن کودکان به مغازه همانا و تخریب ویترین مورد علاقه ایشان همانا. البته طولی نکشید که قانونش کاملاً جواب داد و دیگه نه تنها کودکان بلکه والدین هم به اون مغازه سر نزدن و جناب برادر موند و ویترینهای خوشگل و گوگوری مگوریش!
نتیجه اخلاقی داستان :
اخلاق سرفصل همه بازخوردهای مثبت در زندگی ماست. (چه جمله حکیمانه ای گفتم!)
اینجاست که شما به عنوان خواننده این ماجرا طاقی نمیاری و می پرسی:
– “جناب بیزی تاپ! همه این حرفها درست. اما چه راهکاری برامون داری برای حفظ ارتباط با مشتریها؟”
من هم به عنوان جناب بیزی‌تاپ با این جمله کلیشه‌ای جوابمو شروع میکنم.
– “سوال خوبی بود دوست عزیز. در جواب سوال شما باید بگویم که چند تا راهکار ساده ولی عملیاتی براتون دارم با شکل و شمایل هلو. فقط باید تأکید کنم این راه‌حلها هم یک شبه نتیجه نمی‌ده بلکه باید همیشه در دستور کار تیم محترم قرار بگیره.”
1- هر مشتری که وارد مغازت میشه سعی کن ازش هم شماره تلفن بگیری هم تاریخ تولدش رو بپرسی.
یه سررسید هم داشته باش و اسم و شماره هر مشتری رو داخل صفحه مربوط به تاریخ تولدش بنویس. به همین راحتی. ( البته اگر کار با کامپیوتر و اکسل رو بلدی راحت‌تر میشه این کار رو انجام داد. به سلیقه خودت میتونی اسم و شماره تلفن ها رو داخل فایل اکسل نگهداری کنی.) هر روز به افرادی که روزِ تولدشونه یه پیام تبریک خیلی ساده بفرست. این کار غوغا میکنه. امتحانش کن و نتیجه رو ببین.
2- هر از گاهی یه جشنواره کوچولو ترتیب بده (نه خیلی سنگین). از بهترین مشتری‌هات قدردانی کن. به افرادی که بیشترین خرید رو در طول مثلاً یکسال انجام دادن یه هدیه بده. این کار، هم باعث برندسازی میشه و هم تکریم مشتری و حفظ و ارتقای حسن ارتباط با مشتری.
3- اگر شرایطش رو داری یه صندوق پیشنهادات فیزیکی داخل محل کسب و کارت قرار بده و از مشتریها بخواه در مورد خودت، اخلاقت، کسب و کارت و هر چیز دیگه‌ای که به ذهنشون میرسه نظر بدن و از این نظرات استفاده کن. این هم خیلی می‌تونه بهت کمک کنه.
کارها و ترفندهای زیادی میشه در این مورد مثال زد. اگر کمی فکر کنید حتماً موارد بیشتری به ذهن شما خطور میکنه که به ذهن بنده نمیرسه. خلاصه کلام اینکه: به هر ترتیبی که شده کاری کنید که مهر شما به دل مشتری ها بشینه. تمام.
3- با رقبا رقیب نبـاش، رفیق بـاش.
قطعاً شما تنها شخصی نیستی که این شغل رو داری. حتماً همکاران و هم‌صنفی‌های زیادی داری. نگاهت به هم‌صنفی باید نگاه به یک رفیق باشه نه نگاه به یک رقیب. بیایید از زوایای مختلف به این قضیه نگاه کنیم.
زاویه 30 درجه!: هممون شنیدیم، دشمن سرسخت، آدم و قوی‌تر میکنه. اگر رقیب نداشته باشی ضعیف میشی. خدمات و محصولات خوبی ارائه نمی‌دی. و این کار ممکنه حتی به تو آسیب بزنه و مشتریها تو از دست بدی.
زاویه 60درجه!: شما اگر ارتباط خوبی با هم‌صنفی‌هات داشته باشی میتونی تعامل بهتری هم داشته باشی و در نتیجه به هم دیگه کمک می‌کنید. از همدیگه الگو می‌گیرید. ایده می‌گیرید. همکاری می‌کنید و این به بهبود روند کارِتون کمک میکنه.
زاویه 90درجه!: اگر سعی کنی از همکارت دوری کنی و باهاش رفتار خوبی نداشته باشی قطعاً همکارت هم همین رویه رو با شدت خیلی بیشتری در مورد تو در پیش خواهد گرفت. اون‌وقته که دیگه جنگ ستارگان شروع میشه. دیگه به جای تمرکز روی مشتری و بهبود خدمات و محصولات، همه تلاشت میشه سرکوب رقیب. نتیجه هم که ناگفته پیداست!
نتیجه اخلاقی: عزیز من، وقتی گرهی رو میشه با دست باز کرد چه نیاز به دندون؟
4- فضای مجازی (شبکه‌های اجتماعی)
می‌دونم که تا الان کلی مطلب در مورد فضای مجازی و مزایای اون در کسب و کار خوندی و شنیدی. همین که الان داری این مقاله رو می‌خونی یعنی دستی بر آتش داری و آشنایی حداقل ابتدایی در مورد این حوزه داری. اگر تا بحال از دریای بیکران شبکه‌های اجتماعی برای افزایش مشتری و شناسوندن کسب و کارت استفاده نکردی جای بسی تأسف! اما ماهی رو هروقت از آب بگیری تازه است. یا به عبارت بهتر جلوی ضرر رو هر وقت بگیری منفعته. الان به نظر من بهترین و کارآمدترین شبکه اجتماعی برای تبلیغات ، اینستاگرامه.
آموزشهای زیادی در اینترنت وجود داره که می‌تونید ازشون بهره ببرید و اینستاگرام رو یاد بگیرید.چه رایگان، چه پولی.
چرخه‌ای که در اینستاگرام برای افزایش مشتری وجود داره به این شکله.
اول باید صفحه اینستاگرام خودت رو راه اندازی کنه. باید چندین محتوای آموزشی داخل صفحاتت قرار بدی و بعد به دنبال جذب فالور هدف ( البته از نوع واقعی و نه فیک) باشی.
مرحله بعد تبدیل فالور به مشتریه که ترفندها و روشهای خودش رو داره.
روش دیگه اینه که در صفحاتی که مرتبط به کار شماست تبلیغ قرار بدی که باید مبلغی رو بپردازی تا تبلیغت رو در پیجشون قرار بدن.
البته در کانالهای ارتباطی و شبکه‌های اجتماعی دیگه مثل تلگرام، لینکدین، واتس اپ، حتی سوشیال مدیاهای ایرانی مثل ایتا، روبیکا و … هم می‌تونید فعالیت کنید. اما کماکان توصیه من استفاده از ظرفیت بی‌نهایت اینستاگرامه.
